پدر سالار خیلی قبلترها رفته بود؛ وقتی که عرصهی هنر سوسولبازار شد. چهرهاش را نشریات زرد، زرد کردند نه گذر روزگار.
برکت وقتی از سینمای ایران رفت که سلبریتیها جای پدرسالارها را گرفتند. تار سیبیل پدرسالار حرمت داشت تا وقتی که پدرخواندههای بازیگری سراغ جوجه فوکولیهای فوتوژنیک رفتند.
بازیگری در خون پدرسالارها بود ولی امروز سوپراستارها خون بیتالمال را در شیشه کردهاند. سینماها را آن روزها با جیب خالی پر میکردند و امروز جیب ستارهها پر میشود و صندلی سینماها خالی... صنعت سینما در ایران وقتی مُرد که صنعت مدلینگ به دنیا آمد. دیشها ریشهی سینمای ایران را زدند تا ریشوها جای خود را به تیتیشها بدهند. وقتی کوادکوپترها جای هندیکمها را گرفتند، کنترل سینما دست گِیمرها افتاد تا مردم و سینما و خودشان را با هم به بازی بگیرند.
پدرسالارها از تئاتر به سینما رسیدند و پوزرها از مهمانیهای شبانه سوپراستار شدند. پدرسالارها دندانهای جلویی چهرهی سینمای ایران هستند. جای آنها که خالی شد، دیگر لبخند سینما زیبا نیست.
جای پدر سالار در سینمای ایران خالی میماند مثل یک قاب خالیِ سفید روی یک پردهی سیاه...
زهرا محسنی فر
* انتشار مقالات و یادداشت ها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «اداره کل تبلیغات اسلامی خوزستان»نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین تبلیغی است