ما هر چه خاطره از آقای ریشهری داریم، خاطرهی نیک است. جز خوبی و خدمت و خیرخواهی، بنده از ایشان سراغ ندارم. گمان میکنم اوّلین باری هم که ما ایشان را دیدیم، به نظرم سال ۴۴ یا ۴۵ بود که ایشان زندانی بود در زندان اطفال [دارالتّأدیب]. من که میرفتم دیدن هادی آقا،
(۱) به نظرم آنجا اوّلبار ایشان را دیدم. بعد هم که دیگر بعد از انقلاب و کارهای [مختلف] ایشان، زمان وزارت و زمان قضاوت و بعدها، خب فراوان ایشان را میدیدیم؛ ایشان واقعاً همیشه منشأ خیر بود. در زمان وزارت اطّلاعات، ایشان هفتهای یک بار میآمد و با من ملاقات داشت و من واقعاً از مجالست و مصاحبهی با ایشان محظوظ میشدم و لذّت میبردم؛ چون در راه و در کار و علاقهمند و معنوی و ...[بودند]؛ الحمدللّه. خدا انشاءاللّه ایشان را با محمّد و آل محمّد محشور بکند؛ خداوند ایشان را رحمت بکند.