نقل است، در زمان دور سربازی در گردنهای نگهبانی میداد، هوای آن منطقه بسیار سرد بود و سرباز بدون لباس گرم، شبها نگهبانی میداد، سردش میشد اما تحمل میکرد و روزگار را با چندرغاز دریافتی میگذراند، روزی فرماندار آن ولایت از منطقه سرکشی کرد، وقتی اوضاع سرباز را دید آزرده شد و به سرباز گفت دستور میدهم همین الان برای تو لباس گرم بیاورند تا در مشقت شب را به صبح نرسانی و منطقه را ترک کرد.
فردا صبح جنازه سرباز را در محل نگهبانی پیدا کردند که روی برگهای نوشته بود، سالها من با سرما جنگیدم و زنده ماندم، اما این انتظارِ تحقق وعده شما بود که جان را از من گرفت. فرماندار بعد از ملاقاتِ سرباز فراموش کرد به وعده اش عمل کند و به قصر رفت و خوابید تا سرباز شب را تا صبح به امید لباسی گرم تلف شود.
منطقه غیزانیه با وجود ذخایر نفتی بسیار، آب ندارد و مردم سهم یک درصدی از بودجه نفت را مطالبه نمیکنند. مردم منطقه سهمی از حقوق خود را مطالبه میکنند که به بهترین شکل در بسیاری از مناطق مرفهنشین کشور ارائه میشود.
اما اهالی غیزانیه در انتخاباتها سخن زیاد میشنوند... این مردم همان مردم مقاومت اند، از جنس انسانهای سوم خرداد که با دست خالی مقابل متجاوز ایستادند.
در انتخاباتها پیشتازند و در زمان سختی پایِ کار مملکت و نظام ایستادهاند. اگر هم قرار به مقاومت باشد در آزمون مقاومت نمره اول هستند.
اما چه میشود که وعده میدهند و محقق نمیکنند، چه میشود در قرن بیست و یک در سرزمین طلای مشکی در پُر آبترین منطقه کشور، هنوز مردم با ابتداییترین مشکل، یعنی تامین آب شرب مواجه اند.
امروز نه بحثِ دولت است و نه فلان استانداری که به وعده عمل نمیکند که این روزها گوشمان از وصف امورشان پر است...
امروز آبِ شرب غیزانیه، آبروی نظامِ ماست و همه وظیفه داریم در پوشش صحیح مشکل و حل این معضل در کنار برادران و خواهرانمان باشیم و البته مطالبه کنیم از استاندار و فرماندار و مسئولانی که مشکل را دیدهاند و وعده دادهاند و اقدام موثر نکردهاند، که باید پاسخگو باشند...
* انتشار مقالات و یادداشت ها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «اداره کل تبلیغات اسلامی خوزستان»نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین تبلیغی است.